:★: دیـالوگ های مانـدگار :★:

بزرگترین موهبتی که خدا به آدم داده میدونی چیه؟فراموشیه...

بیخیال...فراموشش کن...

کاستلو:
وقتی من همسن تو بودم بهم میگفتن ما میتونیم یه پلیس بشیم یا یه جنایتکار بشیم!
چیزی که من امروز دارم به تو میگم،
اینه که وقتی به هر حال با یه تفنگِ پر سر و کار داری،
فرقش چیه؟
____
روانشناس:برای چی میای اینجا؟
بیلی:مجبورم بیام
رواشناس:میدونم که مجبوری،ولی حالا که اینجایی چی میخوای؟
بیلی:راستشو میخوای؟
روانشناس:خب آره!
بیلی:دیازپام!
روانشناس(در حالی که پرونده رو میبنده):اگه دروغ گفته بودی راحت تر به چیزی که میخواستی میرسیدی!
بیلی:تو هم بودی برای زنده موندن هر کاری میکردی!
روانشناس:فکر کنم باید جلسه های بیشتری داشته باشیم قبل از اینکه حتی در مورد دارو صحبت کنیم!
بیلی:ببین،من حمله های عصبی دارم،چند شب پیش فکر کردم دارم سکته میکنم!وقتی داشتم میومدم اینجا بالا آوردم،چند هفته ی لعنتیه که نخوابیدم!
روانشناس:راست میگی؟
بیلی:آره راسته خب من گفتم چند تا قرص لعنتی میخوام و تو چیکار میکنی؟پرونده مو میبندی؟این کاریه که تو میکنی؟
فکر میکردم اگه یه جا باشه که باید حقیقتو بگم اینجاست!
روانشاس(در حالی که دوباره پرونده رو باز میکنه):آره باید بگی!
بیلی:یه مرد میاد اینجا و همه ی غرور و شخصیتشو میشکنه و تو چیکار میکنی؟میفرستیش تو خیابون که مردمو کتک بزنه؟این کاریه که تو میکنی؟
روانشناس(دو تا قرص میذاره جلوش)
بیلی:دو تا قرص؟عالیه!
چرا یه بطری مش*روب و یه تفنگم بهم نمیدی تا مغز لعنتیمو منفجر کنم؟

The Departed - Martin Scorsese 2006
عاشق این دیالوگ و حرکات عصبی دیکاپرو موقع حرف زدنم!  

بعضی وقتا به این فکر میکنم که خدا هیچوقت ما رو به خاطر کارایی که با هم کردیم میبخشه؟

بعد یه نگاه به اطرافم میندازم و میفهمم خدا خیلی وقته اینجا رو ول کرده...

کاپیتان:تو میتونی به خاطر شرایطت مثل یه سگ هار دیوونه شی،میتونی به سرنوشتت فحش بدی و نفرین کنی،ولی وقتی به آخر راه برسه،به هر حال باید بیخیالش شی...!

_____

دیزی:وقتی پیر و چروکیده بشم بازم دوستم داری؟

بنجامین:تو چی؟وقتی یه نوجوون شم و صورتم جوش بزنه بازم دوستم داری؟وقتی از این بترسم که چی زیر پله هاست؟یا وقتی رختخوابمو خیس کنم؟

_____

بنجامین:برای چیزی که ارزششو داشته باشه،هیچوقت دیر نیست.و در مورد من خیلی زودم هست که بخوای کسی بشی که میخوای باشی!هیچ محدودیت زمانی نیست،هروقت که خواستی شروع کن.میتونی تغییر کنی یا همونجوری بمونی،هیچ قانونی برای این چیزا نیست.میتونیم بهترین چیزا رو بسازیم یا بدترین چیزا رو.امیدوارم تو بهترینا رو بسازی!امیدوارم چیزایی ببینی که تکونت بدن.امیدوارم چیزایی رو حس کنی که قبلا هیچوقت حس نکردی.امیدوارم آدمایی با دیدگاه های متفاوت رو ملاقات کنی.امیدوارم جوری زندگی کنی که بهش افتخار کنی.اگه متوجه شدی که اینجوری نیست،امیدوارم قدرت اینو داشته باشی که همه چیزو از اول شروع کنی...!