*اشعار کیکاووس یاکیده*

مرسی عالی بود محبوبه
علاوه بر صدا بازیگر خوبی هم هست
+++

مرسي بوبي...از اونجايي كه من شخصا ايشونو نميشناختم و توام اين تاپيكو باز كردي بهانه اي شد كه خواستم بيوگرافي ايشونو بزارم...با اجاازه  

مرسی.+ خیلی تاپیک خوبیه.
من که شعراش رو ندارم. ولی بذارین خیلی خوبه.

ولی نمی دونم چرا هوش سیاه 2 اینجوری بود؟؟؟
یکش خیلی خیلی قشنگ بود ولی دوش اینجوری یه جوری چجوری شد.
ولی در کل خیلی کارش درسته.

مرسی بچه ها!همگی عالی!من تا به حال اشعار آقای یاکیده رو نخونده بودم که الان واقعا لذت بردم اما با صدای فوق العاده گرمش آشنا بودم!دوبله ما واقعا خوبه و ایشون هم از بهترین های این صنعته!

با همگی موافقم!من عاشق آقای یاکیدم!کلا از هر جهت خاصه و کارش بیسته بیسته...
سریال هوش سیاهم فقط بخاطر خودش دنبال کردم.اصن صداشو میشنوم دیوونه میشم در این حد
راستی بچه ها مژده بدم که فایل صوتی این کتابو با صدای خود ایشون دارم...
که اونو بعد اینکه همه ی اشعارو گذاشتم اگه خواستین واستون میذارم

خیلی خوشحالم ک شمام دوسش دارین...

پیچک نگاهم دزدانه تا پشت پنجره ی اتاق تو بالا آمده
به کجا خیره شده ای؟؟
باران که بگیرد،تمام پنجره پر از پیچک خواهد بود...


پای رفتنم را پیش تو گذاشته ام...یادت هست؟که نروم؟
حال تو رفته ای با پای من،یا پای من رفته است با تو؟


باران که میبارد تمام کوچه های شهر پر از فریاد من است...
که میگویم ،من تنها نیستم ... تنها منتظرم تنها ...

مرسی محبوبه!منم باهاشون آشنا نبودم!صداشون در حد همون باب راس تو ذهنمه!شعراشون قشنگ بود از این سبک شعرا خوشم میاد!

من که انقد فایل صوتیشو گوش کردم همشو حفظ شدم...

زنبیل پیرزنی را بردم که هیچ نمیشناختمش..گفت به خانوم سلام برسان..
با تو صمیمی بود که میگفت خانوم..بانو بعد از آن دیگر با زنبیل ندیدمش

های بانو از ظهر تا کنون طول کشید...
دشتی را شخم زدم تا دفنش کردم...
سایه ام را میگویم بانو که خواب دیده بود تو به دیدارش آمدی

های بانو..بانو بانو بانو جان فقط همین...


حواسم را پرت نکن باید صدو یکی صدو یکی نامت را بگویم تا بیایی
بانو هشتادو هفت...بانو هشتادو هشت...بانو...
های بانو !گفتم هشتادو هفت یا هفتادو هشت؟

mahboobeh wrote:
که اونو بعد اینکه همه ی اشعارو گذاشتم اگه خواستین واستون میذارم

ايني كه گذاشتم با صداي خودش بود ديگه    
دستتون طلا خعــــــــــــــلي قشنگن كاراش

پا برهنه،


تاکجا دویده‌ای؟


که این همه


گل، شکفته‌است...؟!

حواسم نبود آیسان...!

خواهش میکنم احسان...

ای بانو بیا حواسمان را پرت کنیم...
مال هر کس دور تر افتاد عاشق تر است
اول خودم...حواسم را بده تا پرت کنم


چقدر دزدیدن نگاه از چشمان تو لذت بخش است
گویی تیله ای از چشمم به دلم میفتد
بانو..با مردی که تیله های بسیار دارد میایی؟

هر صبح از فراز پل در دور دست خیال
سایه...چمدانی پر از نام عشقش را به رود میسپارد..
رود
دریا
باران
بوی عشق میدهند

تمام پروانه ها قاصدک بودند...
به هر قاصدکی راز چشمان تو را گفتم پروانه شد
تمام پروانه ها ادای چشمان تو را در میاورند
چون...
بغض مرا دوست دارند


برو بانو!
بگذار بیدار شوم
خیال تو را به دوش کشیدن خرج دارد